شیخ فضلالله نوری
معرفی استاد: شیخ فضلالله نوری مازندرانی(کجوری طبرسی مازندرانی) معروف به شیخ فضلالله نوری در ۳ دی ۱۲۲۲ در بلده (دهکدهای کوهستانی در شهرستان نور مازندران) بدنیا آمد. او از مجتهدان شیعه و بنیانگذار اسلام سیاسی در ایران قاجاری بود و اظهار میکرد که تمامی قوانین جامعه باید بر اساس احکام اسلام تنظیم شوند. او فرزند عباس کجوری نوری پیشنماز (شیخ عباس لاشکی کجوری طبرسی مازندرانی) از طایفه رستمدار و آسیه مجتهد نوری طبرسی مازندرانی (خواهر ارشد حسین محدث نوری) از طایفه رویان بود. فضلالله نوری تحصیلات ابتدایی را در بلده آغاز کرد پس از آن به تهران مهاجرت کرد و تحصیلات خویش را تا پایان دوره سطح در آنجا ادامه داد. در مدرسه علمیه مروی (تهران) شاگرد میرزا ابوالقاسم کلانتری بود. او به همراه دایی خود حسین محدث نوری به نجف رفت و نزد میرزا حبیبالله رشتی و محمدتقی رازی به تحصیل پرداخت و بعد از مدتی در درس میرزای شیرازی شرکت کرد. با مهاجرت میرزای شیرازی به سامرا، فضلالله نوری نیز با او راهی سامرا شد و پس از تحصیل علوم دینی مقیم تهران گشت.
آثار : رساله منظوم فقهی «الدّرر التنظیم» به عربی، بیاض (کتاب دعا)، رساله فقهی فی قاعده ضمان الید، رساله فی المشتق، صحیفه قائمیه (صحیفه مهدویه)، ضمایمی بر کتاب تحفة الزائر از مرحوم مجلسی (در پایان کتاب)، الاقبال سید بن طاووس با توضیحات شیخ، رساله تحریم استطراق حاجیان از راه جبل به مکه معظمه، روزنامه شیخ (لوایح آقا شیخ فضلالله)، تحریم مشروطیت، حاشیه بر کتاب شواهد الربوبیه ملاصدرا، حاشیه بر کتاب فرائد الاصول شیخ انصاری.
استادان: وی در آغاز جوانی به تحصیل مقدمات علوم متداول عصر خود در بلده پرداخت. سپس به تهران رفت و در مدرسه علمیه مروی شاگرد میرزا ابوالقاسم کلانتری بود و برای تکمیل تحصیلات، همراه میرزاحسین نوری به نجف مهاجرت کرد و در حوزه به درس شیخ راضی آل خضر، میرزا حبیبالله رشتی و سید محمدحسن شیرازی راه یافت و پس از نیل به مرتبه اجتهاد به اشاره میرزای شیرازی برای ارشاد و هدایت مردم، به تهران آمد.
فعالیت های علمی: موقعیت حساس سیاسی و اجتماعی ایران در سال ۱۳۰۳ ق. موجب شد تا شیخ فضلالله با اشاره میرزای شیرازی و برای هدایت و پیشوایی جامعه ایران روانه تهران شود. شیخ فضلالله پس از مهاجرت به تهران، با اقامه جماعت و تألیف و تدریس علوم اسلامی و حوزوی پرداخت. مهارت او در فقه و اصول و سایر علوم اسلامی و شناختش از مسائل روز جامعه موجب شد تا خیلی زود مورد استقبال و توجه طلاب و روحانیان قرار گیرد. مجلس درس شیخ در تهران دارای اعتبار و اهمیّت فوقالعاده بود و بسیاری از روحانیان به شرکت در درس او مباهات داشتند و مجتهدان بسیاری در حوزه درس او حاضر و اغلب علمای تهران از افادات علمی او بهره میبردند. ادوارد براون، محقق و تاریخنویس نامدار مینویسد: شیخ فضلالله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف و فقیه جامع و کامل، مجتهد سرشناس و عالمی متبحّر و از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود.
فعالیت های سیاسی: در نهضت تنباکو که نخستین قیام فراگیر به رهبری روحانیت بود، نقش فعالی داشت. وی به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجه مردم و روحانیان بود. در نهضت مشروطیت: شیخ فضلالله در ابتدا با مشروطیت همراهی میکرد و در اوائل مجلس هم در جلسات حضور مییافت. در ابتدا طرحی ارائه داد که علما به وضع قوانین نظارت کنند که توسط مجلسیان پذیرفته شد ولی بعدا به مبارزه با مشروطیت و هواداران آن برخاست. او نوشتن هرگونه قانون و واداشتن شهروندان به پیروی از قانونی که در شرع آورده نشدهاست را نادرست میدانست.
دادگاه و اعدام شیخ فضل الله: مخالفان شیخ، با فتح تهران گفتند که هرگاه شیخ نوری زنده بماند، امکان دارد در سراسر کشور مردم را وادار به مخالفت با فاتحان تهران کند و حرکتی مذهبی توسط مردم علیه آنها به وجود آورد و اگر فرصت از دست برود بیم وقوع همه گونه حوادث مخاطرهآمیز خواهد رفت و تصمیم گرفتند اعدام وی را به موقع اجرا بگذارند و به حکم ابراهیم زنجانی در ۹ مرداد ۱۲۸۸ برابر با ۱۳ رجب ۱۳۲۷ قمری در میدان توپخانه حدود یک ساعت و نیم مانده به غروب به دار آویخته شد. خانوادهاش جسد او را در منزلش دفن کردند و بعد از ۶ ماه نبش قبر و جسدش به قم منتقل و در حرم حضرت معصومه (س) دفن شد.
تجلیل پس از مرگ: جلال آل احمد در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران مینویسد: از آن روز بود که نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد. امام خمینی در سخنرانیهای بسیاری از شیخ فضلالله نام برده و از او به عنوان سمبل مبارزه علیه استعمار یاد کردهاست از جمله در جمع مردم قم گفت: لکن راجع به همین مشروطه و این که شیخ فضلالله رحمة الله ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد، باید قوانین موافق اسلام باشد. در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود. مخالفان و خارجیهایی که قدرتی را در روحانیت میدیدند کاری کردند که برای شیخ فضلالله مجاهد مجتهد و دارای مقامات عالیه یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما، او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه، شیخ فضلالله را در حضور جمعیت به دار کشیدند و در جای دیگر میگوید: جرم شیخ فضلالله این بود که قانون باید اسلامی باشد. آیه طالقانی گفتهاست: کشته شدن آقا شیخ فضلالله نوری بدون محاکمه، لکّه ننگی در تاریخ مشروطیت نهاد.
شاگردان: عبدالکریم حائری یزدی بنیانگذار حوزه علمیه قم، سید حسین طباطبایی قمی، میرزا مهدی آشتیانی، محمدحسن شریعت سنگلجی تهرانی فرزند شیخ حسن شریعت، محمدمهدی امامی مازندرانی (شیخ مهدی امامی امیری بابلی مازندرانی)، سید موسی زرآبادی. علامه محمد قزوینی، محمدباقر قائنی بیرجندی، ملا علی مدرس، شیخ غلامحسین مازندرانی. آقا سید محمود مرعشی (پدر آیتالله سید شهابالدین مرعشی)، سید اسماعیل مرعشی
جمع بندی توصیف منزلت استاد: شیخ فضل اللّه بن ملا عباس نورى کجورى مازندرانى طبرسی، علامه باهر، فقیه محقق، جامع منقول و معقول، سیاستمدار دیندار و جامع بین دین و دنیا، از علمای نامدار، از مراجع بزرگ تهران، از روحانیون برجسته در مبارزه علیه استعمار و مشروطه مشروعه خواه، از فقها و اساتید به نام و مدافعان راه فضیلت بود. علامه امینى، درباره ایشان مىنویسد: او، امام و رهبر روحانى و پیشواى دینى بود که شعائر الهى را پاس مىداشت و به نشر اندیشه و آثار دینى مىپرداخت و در اعتلاى حق مىکوشید. وى، از رجال بزرگ اسلام و مسلمانان و پرچمدار علم و دین به شمار مىآمد و از بزرگترین رهبران روحانى زمان خویش در تهران بود. امیدواریم نسل جدید با الگوگیری از ایشان بتوانند منشأ خیر و فایده برای اسلام، جامعه و ایران عزیز باشند.