بستن
عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید
EN

معرفی نخبگان ادبی بومی استان مازندران

علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج

 

 

معرفی استاد: علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج، شاعر و بنیان گذار شعر نو، در 21 آبان سال 1276 در منطقه ای به نام یوش، از توابع شهر نور مازندران، متولد شد. اولین معلم پدرش بود که از او اسب سواری، تیراندازی و روش زندگی روستایی را آموخت. نیما به‌طور سنتی در روستا و در یک مکتب تحصیلات ابتدایی خود را سپری کرد. در یازده سالگی همراه خانواده به تهران نقل مکان نمود و در دبستان حیات جاوید به تحصیل پرداخت اما بعد از مدتی به مدرسه «سن لویی» رفت و در آنجا مورد تربیت و تشویق معلم خود نظام وفا ( شاعر) قرار گرفت. نیما یوشیج درابتدا در وزارت دارایی استخدام شد اما از آنجا بیرون آمد. او در سال 1317 وارد کار مطبوعاتی شد و برای مجله‌ موسیقی مطلب می‌نوشت. همکاران او در این نشریه افرادی همچون محمد ضیاء هشترودی، صادق هدایت و عبدالحسین نوشین بودند. در سال‌های بعدی نیز او در نشریه‌ ایران سرخ می‌نوشت. او در جوانی به جنبش جنگل پیوست. نیما در دوران زندگی‌اش فعالیت سیاسی خاصی نداشت، اما از مخالفان حکومت پهلوی بود.

آثار: نخستین اثر منظوم نیمایی منظومه قصه رنگ پریده است که در قالب مثنوی سروده شده است. سپس نیما افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است و آن را به نظام وفا، آموزگار ادبیاتش در مدرسه‌ سن لویی، تقدیم می‌کند و می نویسد: به پیشگاه استاد نظام وفا تقدیم می‌کنم: هر چند که می‌دانم این منظومه هدیه‌ی ناچیزی است، اما او اهالی کوهستان را به سادگی و صداقتشان خواهد بخشید، هفت کتاب (کتاب هفت کتاب مجموعه‌ای از اشعار نیما یوشیج است. در این مجموعه شعر می‌توان اشعاری از جمله داروگ، خانه‌ام ابری‌ست و ری‌را را خواند)، کتاب دنیا خانه‌ی من است (مجموعه‌ای است از نامه‌هایی که نیما یوشیج برای دوستان و آشنایان خود نوشته است)، کتاب مرقد آقا (مجموعه داستان‌های کوتاه)، کتاب شاعرانه‌ها و باورانه‌ها، شعرهای غراب، ققنوس، منظومه نیما، خانواده سرباز، ای شب، مانلی، افسانه و رباعیات، ماخ اولا، شعر من، شهر شب و شهر صبح، ناقوس قلم انداز، فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ، آب در خوابگه مورچگان، مانلی و خانه سریویلی، کندوهای شکسته (داستان)، آهو و پرنده ها (شعر و قصه برای کودکان)، توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان)، اشعار طبری نیما یوشیج (روجا)، آثار تحقیقی، نامه ها و یادداشت های نیما یوشیج (ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان، تعریف و تبصره، حرف های همسایه، نامه به شین پرتو، یادداشت برای مجموعه شعر منوچهر شیبانی، شعر چیست؟)، او همچنین دو شعر «مرغ آمین» و «دل فولادم» را برای دکتر مصدق و جنبشی که آغاز کرده بود، سرود و این‌گونه حمایت خود از دکتر مصدق را نشان داد.

سبک شعر: مشهور است که نیما یوشیج سبک شعر نویی در ادبیات ایران پدید آورد. اشعار نیما یوشیج هم وزن دارند و وزن این اشعار نیز همچون دیگر اشعار کلاسیک عروضی است. تنها تفاوت اشعار نیمایی با اشعار کلاسیک از نظر وزن این است که در اشعار نیمایی طول مصرع‌ها با هم برابر نیست. ویژگی‌های مختلفی را می‌توان به عنوان مؤلفه‌های شعر نیمایی نام برد؛ یکی از این ویژگی‌ها توجه نیما یوشیج به جامعه است. همچنین نیما یوشیج در اشعار خود، به طبیعت نیز توجه ویژه‌ای دارد و می‌توان در آثار او فضای طبیعت شمال ایران را حس کرد. ویژگی دیگر این است که نیما یوشیج در شعر خود از واژگان و اصطلاحات عامیانه استفاده می‌کند. او حتی در اشعار خود از واژه‌های بومی مازندران نیز بهره می‌برد که از آن‌ها می‌توان به «اوجا» اشاره کرد.

نیما یوشیج از نگاه دیگران: فریدون مشیری درباره نیما یوشیج می‌گوید: مهم‌ترین کاری که نیما کرد این بود که شعر را از کاخ عاج خواص به میان مردم آورد. حبیب یغمایی درباره‌ی نیما می‌نویسد: «نیما یوشیج را قامتی و قیافه‌ای و حتی نامی شاعرانه بود. تنی لاغر، سری بزرگ، چهره‌ای بیضی، پیشانی بلند، مویی سفید و آشفته و چشمی درخشنده داشت. کلاه بر سر نمی‌گذاشت، لباس ساده می‌پوشید، ملایم و آهسته حرف می‌زد، سر به زیر افکنده و مؤدب و متواضع بود. مهدی اخوان ثالث در کتاب عطا و لقای نیما یوشیج، به شعر نو و اشعار نیما یوشیج می‌پردازد و نقش او را در ادبیات معاصر ایران بررسی می‌کند. ایرج پارسی‌نژاد در کتاب نیما یوشیج و نقد ادبی نظرات نیما یوشیج را در زمینه‌ی نقد ادبی بررسی کرد. مصطفی اسلامیه، در کتاب زندگی‌نامه‌ی نیما یوشیج، زندگی خصوصی و سیاسی او را بررسی کرده است. نیما یوشیج چندین سال در میدان تجریش تهران همسایه‌ جلال آل احمد و سیمین دانشور بود.

جمع بندی توصیف منزلت استاد: نیما یوشیج در سال 1300، اسم نیما را به معنی کمان بزرگ برای خود برگزید. او در 13 دی 1338 از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله تهران دفن شد، اما بنا به وصیت خودش، پیکر او بعدا به خانه نیما در یوش که قدمت آن به زمان قاجار بر می گردد و اثر ملی است منتقل شد.  امیدواریم نسل جدید با الگوگیری از ایشان بتوانند منشأ خیر و فایده برای اسلام، جامعه و ایران عزیز باشند.